توانگری
اندیشه به صورت روشن و معین، ثمرات روشن و معین به بار میآورد. با به کار بردن جملاتی نظیر این که: «آنقدر دارم که روزگار را بگذرانم» یا «آنقدر دارم که شب گرسنه سر بر بالین نگذارم» درآمدتان را محدود نکنید. این گونه سخن گفتن، تقلید از تکیه کلام گداهاست. در عوض بگویید: «خداست که همه چیز را دولتمندانه برای تمتع به ما عطا میکند.»
در کنار قدردانی از پول باید جوهر را نیز که پول و همه اشیاء از آن ساخته میشود دریابید و مورد حق شناسی قرار دهید. روزهای کسادی یادآور این حقیقت است که در روزهای توانگری، یا آدمی دعاها و تلاشهایی را که موجب کامیابی و ایمنی ظاهریش شده فراموش کرده، یا بخت و اقبالش را بر پایه و اساس محکم مالی بنا نکرده است. اگر درباره منشاء زندگی و جوهر بیشتر اندیشیده بود، از تنگنای فقر میگریخت و به دامن فراوانی میافتاد.
دانشمندان میگویند که جوهر سرشار از زندگی و هوش و تواناییِ مرئی شدن است. پس وقتی به تأکید میگویید که جوهر الهی در این وضعیت به بهترین کار خود سرگرم است، خِرد لایتناهی و توانایی آن را آزاد میکنید تا شکل مرئی به خود بگیرد. چه بسا موهبت مالیتان به شیوههایی کاملاً پیش بینی نشده، شاید از آن سر دنیا، یا از طریق اشخاصی که تاکنون ندیدهاید به سراغتان بیاید. اما اگر توجهتان را به آن معطوف کنید و آزادش بگذارید تا راه خردمندانه خود را در پیش بگیرد، بی تردید خواهد آمد.
اگر راههای معمول برکت هنوز گشوده نشدهاند، با این شناخت که در پسِ هر برکت مرئی، جوهر الهی نهفته است که میتواند از راههایی بیشمار ثروتهایش را بر شما متجلی کند، به دعوت از راههای نامعمول بروید. جوهر، دوستی صمیمی و مشتاق است تا دولتمندانه به شما برکت ببخشد. توجه سرشار از حق شناسی و ایمانتان را به آن معطوف کنید، تا اگر چه نامرئی مینماید، قدرتش را در توانگر ساختن شما و محبت و توجهش را نسبت به شما به اثبات برساند.
اکنون که گرایشهای خود را نسبت به پول و جوهر توانگر ساختهاید، این کلام را نیز آویزه گوشهایتان کنید: «آدمی متولد شد که دولتمند باشد، یا از طریق تواناییهایش دولتمند شود.» حالا دیگر منتظر ثمرات غنی باشید! و به هنگام تجلی آن ثمرات غنی شاید بد نباشد این جمله را به یاد داشته باشید که:
«دیروز چکی است که اعتبار ندارد. فردا چکی که موعدش نرسیده. امروز تنها اسکناسی است که در دست داری. پس خردمندانه خرجش کن.» خواه به چشم وقت نگاهش کنیم و خواه پول.»