شکست های نام های تجاری
زمانی که افراد سرگرم دست و پا زدن های بیهوده برای دستیابی به «موفقیت» هستند، از طرد شدن برند یا خالی شدن زیر پای آن در بازار غافل می مانند. بی شک هبوط و سقوط برای برندها امری همیشگی است و تنها موضوع ثابت در این میان، شکست است که بر جای خود باقی است. آیا اکنون من می توانم در شما علاقه ای برای پوشیدن تی شرت هایی که نام شکست های نام های تجاری روی آن نوشته شده است ایجاد کنم؟
وجهه یک برند می تواند از طریق شایعه پراکنی های رسانه ای، اتفاقات جنجال آفرین یا حتی هیاهوی گسترده در اینترنت خدشه دار گردد و در مجموع، شرکت با دردسر بزرگی روبرو شود. باید توجه داشت که ساخت برند، روش طولانی مدتی برای احتراز از شکست نیست، مرگ یا بقای شرکت ها به میزان قدرت برند آن ها بستگی دارد. واضح است که شرکت ها از اشتباه های یکدیگر درس نمی گیرند و حتی برعکس، دوباره مرتکب آن ها میشوند. شکست یک بیماری مسری است. شرکتها به یکدیگر نگاه میکنند و سپس به طور مشابه همان اشتباه را تکرار میکنند.
کوکاکولا و مک دانلدز قادرند تاوان اشتباههای عجیب و پرهزینه خودشان را در زمینه ساخت برند بپردازند اما شرکتهای کوچک تاب تحمل این بار را ندارند. برای آنها شکست پایان راه است. فرآیند ساخت برند که در ابتدا برای حمایت از محصولات در خطر سقوط طراحی شده بود، اکنون خود در معرض خطر است. اگر این خطرات قابل اجتناب هم نباشند، پس با عبرت گرفتن از نمونههای سقوط کرده دست کم میتوان دریافت که کجاها کمین کردهاند.
همراهان گرامی، در این راستا گروه کلید بر آن شد، مجموعهای با عنوان شکست های نام های تجاری را ارائه دهد که راهنمای شما در این زمینه باشد. تا پایان این مجموعه با ما همراه باشید.
برخی اوقات رویدادهایی رشته های دوستی بین مصرف کننده و برند را از هم می گسلند. در این موارد شرکت همیشه مقصر اصلی ماجرا نیست، بلکه گاهی وقایعی رخ می دهند که از کنترل شرکت خارجند (رکود بازار جهانی، پیشرفت های فن آوری، رخ دادهای بین المللی و غیره). با این وجود در اغلب موارد دست و پا زدن یا سقوط یک برند، معمولا با استنباطی نامناسب و کج اندیشانه از برند، رقابت یا بازار مرتبط است. این نگرش هشدارآمیز حاصل یکی از هفت گناه کبیره در زمینه ساخت برند است که در ذیل بدان ها اشاره شده است: