قانون توانگری
وقتی زندگینامه و تجربه های صاحبان اندیشه توانگر را میخوانید، میبینید که آنها نسبت به پول گرایشی دوستانه دارند. حال آنکه گرایش عمومی نسبت به پول طوری است که انگار پول ایرادی دارد و توانگر بودن کار درستی نیست. اگر با دقت به صحبت اطرافیانتان گوش کنید می بینید که گرایش بیشتر مردم این گونه است. از یک طرف می گویند پول برایشان اهمیتی ندارد و از طرف دیگر می گویند برای پول درآوردن باید از صبح تا شب تلاش کنند و زحمت بکشند. آنها در نمی یابند که این عدم هماهنگی در اندیشهشان، تلاشهایشان را خنثی و بی ثمر میکند. چنین گرایش ناهماهنگی درباره پول، آنها را وامی دارد که برای هدف هایی متضاد بکوشند. در نتیجه، ثمرهاش نیز ناهماهنگ و متضاد خواهد شد.
بیشتر مردم نسبت به گنجایش خود درباره پول درآوردن حساس هستند. در بیشتر موارد، اگر شخص بتواند نسبت به پول گرایشی مثبت و دوستانه داشته باشد، گنجایش پول درآوردنش افزایش می یابد.
بیایید دیگر بار این مسأله را روشن کنیم که پول یا خواستن ِ پول کوچکترین ایرادی ندارد. پول وسیله ای الهی برای مبادله و معاوضه خدمات است و هیچ چیز پلیدی در آن نیست. به محض اینکه آرمان های کاذبی را که سالها پیش از روی جهل به ما آموخته اند رها کنیم، عقایدی از این دست که: پول پلید و کثیف است … بی درنگ متوجه می شویم که پول چقدر آسان تر و رضایت بخش تر در امور مالی مان به گردش در می آید.
شاید تعجب کنید که چرا برای جذب اوضاع مالی رضایت بخش تر، ایجاد گرایشی دوستانه و صمیمانه نسبت به پول، تا این حد مهم است؟
زیرا پول از شعور کیهان یا خِرد کائنات، که از همان نیز آفریده شده است سرشار است. پس، در برابر گرایش هایی که نسبت به آن دارید واکنش نشان می دهد. زیرا قانون ذهن چنین است که هر چه را مورد قدردانی قرار بدهید به سوی خود جذب می کنید، و هر آنچه را مورد قدردانی قرار ندهید دفع می کنید. پس اگر به طرزی دلپذیر درباره پول بیندیشید، آن را چندین برابر می کنید. حال آنکه اگر به هر شکل، پول خودتان یا دیگری را مورد انتقاد و ملامت قرار دهید، آن را متلاشی و دفع می کنید.
وقتی به پولتان دست میزنید مراقب اندیشه هایتان باشید زیرا پول از طریق ذهنتان به منشاء همه جوهرها و همه ثروتها پیوسته است. وقتی به پولتان میاندیشید که مرئی و محسوس است و مستقیماً به منشایی نامرئی و نامحسوس پیوسته است که بر وفق اندیشه هایتان آن را میبخشاید یا باز میستاند، بیدار باشید که کلید همه ثروتها یا علت همه تنگدستیها در دست خودتان است. بیایید هرگونه گرایش درهم و آشفته نسبت به پول را رها کنیم، زیرا ثمراتی درهم و آشفته به بار خواهد آورد. همانطور که نباید با نظر تحقیر به پول نگاه کنید، نباید از آن بت بسازید و بپرستیدش. پول سرشار از آرزوی زندگی و تحرک و گسترش و فعالیت است. پول دوست ندارد که کسی به آن چنگ بیندازد و به آن بچسبد و احتکارش کند یا جلوی گردش آن را بگیرد. به راستی که گردش فعال پول توانگری میآورد؛ و کسادیها و رکودهای اقتصادی ناشی از احتکار نکبتآور پول است. توانگری فردی شما نیز بر گردش فعالانه پول اتکا دارد. مراد این نیست که نباید پول پس انداز کنید، بلکه نباید با مصرف نادرست آن، از ارج و اعتبارش بکاهید.
چند گرایش دیگر نیز درباره پول بسیار مهم است: مثلاً هرگز نگویید، «من که استطاعتش را ندارم.» یا «دستم به دهانم نمیرسد.» چنین جملاتی دانههای فقر و تنگدستی را میکارند و به ناچار همان را به بار میآورند. در عوض آنها بهتر است بگویید: «خرد و فرزانگی حکم میکند که در این لحظه، به این امور مالی بپردازم.» یا دست کم پاسخ «منفی» خود را به طرزی مثبتتر و توانگرانهتر بیان کنید. تا میتوانید این عبارت تأکیدی را تکرار کنید که: «من در کمال فرزانگی و عشق و داوری نیکو، در همه امور مالیم از اقتدار مثبت جوهر غنی خدا کام میجویم و از هر جهت توانگرم.» و «همه درها گشودهاند تا همه ثروتها به سوی من سرازیر شود. همه راهها باز و آزادند تا وفور بیکران هم اکنون آغوشم را پُر کند.»
گرایش بسیار مهم دیگر درباره پول این است که وقتی به کسی یا سازمانی پولی میدهید، از این اندیشه که آن شخص یا آن سازمان نیازمند است، یا شما ملزم به پرداخت این پول هستید بر حذر باشید. چنین اندیشههایی تنها نیازهای بیشتر و الزام های افزون تر را به سوی شما جذب میکند.
خداوند هرگز نمیخواهد که آدمی در این عالم سرشار از فراوانی رنج بکشد. اگر ما فکر کنیم که باید در محنت و تنگدستی زندگی کنیم، تنها خودمان را گول زدهایم. اگر نیاز مالی دارید، در کمال دل و جرأت برای نیاز مالی ویژهتان دعا کنید و از خدای مهربانتان کمک بخواهید تا نیازتان را به طور کامل و در منتهای شکوهمندی برآورد.
یکی از تعالیم مرموز ادیان خفیه دوران باستان، دانشِ تجلیِ ثروت بود. به آنان که از امتیاز فراگیری این راز بهره مند شده بودند آموخته بودند که از مبلغ و نوع پول مورد نیازشان تصویر ذهنی ملموس و روشن و معینی داشته باشند. پس از ایجاد تصویر مبلغی معین باید آن را روشن و آشکار به گونهیی در ذهنشان نگاه دارند که انگار پیشاپیش مرئی و متجلی و کاملاً آماده است. همچنین به آنها تعلیم داده میشد که به تأکید بگویند: «این مبلغ را به من بده!» و هر روز آنقدر آن را تکرار کنند تا به تجلی درآید. از آنجا که ذهن آدمی بینهایت مقتدر است، شما نیز از این حق و این امتیاز بهره مندید که بتوانید ذهناً پول یا دارایی یا هرگونه ثروت دلخواه را بطلبید؛ مادامی که آماده باشید به شیوه ذهنی خود بچسبید و از آن جدا نشوید. بسیاری از مردم موفق، آگاهانه یا ناخودآگاه، این شیوه را به کار گرفتهاند. یکی از عبارات تأکیدی نیرومند که اگر همراه با تجسم مبلغ مورد نیاز استفاده شود برای تقویت ذهن سودمند است عبارت است از: «همه درها گشودهاند و همه راهها باز و آزادند تا همه ثروتها به سوی من سرازیر شود. اکنون مبلغ … نزد من میآید.» تأکید بر این نکته که این مبلغ از راههای شگفت الهی متجلی میشود نیز خردمندانه است.
در کنار تجسم ذهنی و طلبیدن مبلغ معین و دعاهای مدام برای توانگری، بر زبان آوردن کلام غنی برای خودتان و اموالتان نیز بسیار پسندیده است. برای خودتان بگویید: «سپاس میگزارم که اکنون ثروتمند و سالم و شادمانم و امور مالیام در نهایت نظم الهی است. خدا را شکر که هر روز از هر جهت دولتمندتر میشوم: شکوهمند و خردمند!»
اندیشه به صورت روشن و معین، ثمرات روشن و معین به بار میآورد. با به کار بردن جملاتی نظیر این که: «آنقدر دارم که روزگار را بگذرانم» یا «آنقدر دارم که شب گرسنه سر بر بالین نگذارم» درآمدتان را محدود نکنید. این گونه سخن گفتن، تقلید از تکیه کلام گداهاست. در عوض بگویید: «خداست که همه چیز را دولتمندانه برای تمتع به ما عطا میکند.»
دانشمندان میگویند که جوهر سرشار از زندگی و هوش و تواناییِ مرئی شدن است. پس وقتی به تأکید میگویید که جوهر الهی در این وضعیت به بهترین کار خود سرگرم است، خِرد لایتناهی و توانایی آن را آزاد میکنید تا شکل مرئی به خود بگیرد. چه بسا موهبت مالیتان به شیوههایی کاملاً پیش بینی نشده، شاید از آن سر دنیا، یا از طریق اشخاصی که تاکنون ندیدهاید به سراغتان بیاید. اما اگر توجهتان را به آن معطوف کنید و آزادش بگذارید تا راه خردمندانه خود را در پیش بگیرد، بی تردید خواهد آمد.
اگر راههای معمول برکت هنوز گشوده نشدهاند، با این شناخت که در پسِ هر برکت مرئی، جوهر الهی نهفته است که میتواند از راههایی بیشمار ثروتهایش را بر شما متجلی کند، به دعوت از راههای نامعمول بروید. جوهر، دوستی صمیمی و مشتاق است تا دولتمندانه به شما برکت ببخشد. توجه سرشار از حق شناسی و ایمانتان را به آن معطوف کنید، تا اگر چه نامرئی مینماید، قدرتش را در توانگر ساختن شما و محبت و توجهش را نسبت به شما به اثبات برساند.
اکنون که گرایشهای خود را نسبت به پول و جوهر توانگر ساختهاید، این کلام را نیز آویزه گوشهایتان کنید: «آدمی متولد شد که دولتمند باشد، یا از طریق تواناییهایش دولتمند شود.» حالا دیگر منتظر ثمرات غنی باشید! و به هنگام تجلی آن ثمرات غنی شاید بد نباشد این جمله را به یاد داشته باشید که:
«دیروز چکی است که اعتبار ندارد. فردا چکی که موعدش نرسیده. امروز تنها اسکناسی است که در دست داری. پس خردمندانه خرجش کن.» خواه به چشم وقت نگاهش کنیم و خواه پول.»