ديدگاه روانکاوانه درباره خستگی شغلی
به نظر می آید اثر فنیچل (۱۹۳۴) اولین درمان کلینیکی باشد، که بین فرم بهنجار و آسیب شناختی خستگی (به ترتیب خستگی وضعی و خصیصهای) تمایز قائل می شود.
در تعاریف روانکاوانه از خستگی اساساً بر تعارض درون روانی (درون شخصیتی) و یا فشار روحی ناشی از سرکوب تمایلات نامناسب و غیرمنطقی و رشد ناکافی من تمرکز میشود. برای مثال، “خستگی به عنوان حالتی از یک تنش غریزی که در آن اهداف غریزی سرکوب شدهاند امّا این تنش به عنوان خستگی احساس میشود، توصیف شده است”، و مشخصهی آن احساس پوچی و تنش به طور همزمان است، که درآن فرد قادر به یافتن هر گونه درگیر کردن راضی کنندهی خویش در کار نخواهد بود.
تحقیقات نشان می دهد که افرادی که مستعد “خستگی دائمی هستند” شیوهی زندگی منفعل و اجتنابناپذیر را پیش میگیرند که حاصل آن خستگی ای است که به جنبههای دیگر زندگی آنها نیز تسری مییابد؛ و بدین ترتیب یک دورهی پیوسته از خستگی مزمن و تنازعات مداوم برای غلبه بر اثرات نامطلوب را بوجود میآورد.
به زودی مقاله آن چاپ خواهد شد و به صورت رایگان در اختیار شما علاقمندان به این موضوع قرار خواهد گرفت.
گروه کلید به تمامی افراد و سازمان های مختلف مشاوره شغلی، مشاوره کاری، استعدادیابی می دهد پس با ما تماس بگیرید.