تفکر استراتژیک تبلیغات
هنری مینتزبرگ”متفکران” را از “برنامهریزان” استراتژیک جدا می داند. وی برای برنامه ریزان استراتژیک نقش های موثری همچون گردآوری داده، همراهی تصمیم گیران استراتژیک در خلق استراتژی و مشارکت در پیاده سازی برنامه های استراتژیک ذکر می کند ولی خلق چشم انداز و معماری استراتژی را حاصل تفکر استراتژیک می داند. در تفکر استراتژیک تبلیغاتی یک تصویر بزرگ و یکپارچه(و در عین حال کلی و فاقد دقت) از محیط تبلیغاتی کسب و کار شکل می گیرد. درحالی که برنامه ریزی استراتژیک تبلیغاتی با تمرکز بر روی چشم انداز و جزئیات استراتژی خلق شده داده های دقیق برای پیاده سازی استراتژی پیام ها، رسانه ها و ابزارهای تبلیغاتی را فراهم میسازد. تفکرو برنامه ریزی استراتژیک تبلیغاتی، جهت گیری مناسب عوامل تبلیغاتی سازمان را مشخص می سازد و برنامه ریزی استراتژیک سازمان را در جهت افزایش فروش، سودآوری و سهم بازار به پیش می برد.
از دیدگاه ماهوی تفکر استراتژیک تبلیغاتی یک”بصیرت و فهم تبلیغاتی” است. این بصیرت کمک می کند تا در شرایط پیچیده و رقابتی بازار و تجارت.